|
نویسنده: محمد صادقی پنج شنبه 86 شهریور 1 ساعت 2:13 صبح
|
پندار یوسفی، جوان ?? سالهای است که با ایده خلاقانه اعتراضآمیزش، مؤسسه نشنال جئوگرافیک را بیچاره کرد. رگ غیرتمان بیرون زده بود؛ هم وقتی در یکی از آخرین نسخههای اطلس مؤسسه نشنالجئوگرافیک، پایین نام خلیج فارس نوشته شد «خلیج عربی» و هم وقتی فیلم «???» رفت روی پرده. برای اعتراض، راههای مختلفی وجود داشت . یکی از خلاقانهترین این راهها، استفاده از «بمب گوگلی» بود. کافی بود مثلا کسی بزند Arabian Gulf تا نتیجه اول جستوجو، حسابی حالش را بگیرد. آن روزها هیچکس نمیدانست چه کسی فتیله این بمب گوگلی را روشن کرده اما حالا دیگر غمتان نباشد؛ سازنده آن بمبها را پیدا کردهایم؛ پندار یوسفی جوان ??سالهای که سالهاست خارج از ایران زندگی میکند و این روزها او را در کانادا میتوانید پیدا کنید ولی ایرانی بودنش را هرگز فراموش نکرده است. او خودش از ماجراهای این ? بمب معروف برای ما نوشت. با تشکر از نیما افشاری که زحمت این ارتباط را کشید. قضیه بمب گوگلی خلیج فارس برمیگردد به نوامبر???? و زمانی که مؤسسه نشنال جئوگرافیک در آخرین نسخه از کتاب اطلس خود، نام «خلیج عربی» را در پرانتز و پایین عبارت خلیج فارس ذکر کرده بود. در همان زمان من هم مثل بقیه ایرانیها از این موضوع ناراحت بودم؛ خصوصا که سابقه زندگی در کشورهای عربی را هم داشتم؛ جایی که هر روز و در همهجا این عبارت جعلی دیده و شنیده میشد و ما را آزار میداد. من هم مثل خیلی از کاربران ایرانی اینترنت، طومارهای اعتراضی را امضا کرده بودم، ولی احساس میکردم که صرف امضا کردن طومار، کار زیادی را از پیش نمیبرد؛ برای همین به دنبال راهی بودم که اعتراضمان را به شکلی متفاوت که اثرگذاری آن بیشتر باشد انجام دهیم. در مورد بمب گوگلی از حدود یک سال قبل از آن اطلاعاتی داشتم. وقتی در همان روزهای بحث در مورد قضیه خلیج فارس، در سایتهای ایرانی به نوشته کاربری ناشناس برخوردم که اشارهای به استفاده از بمب گوگلی کرده بود، بلافاصله تصمیم گرفتم این پیشنهاد را عملی کنم. در مورد اینکه بمب گوگلی چیست، همان موقع در وبلاگم نوشتم: «اگه تعداد زیادی لینک از صفحات مختلف به یک وبسایت خاص و با استفاده از یک عبارت خاص داده بشه، ردهبندی اون سایت تو فهرست گوگل میآید بالا و اگه لینکها به اندازه کافی زیاد باشه، حتی به رده اول میرسه؛ مثلا اگه تعداد زیادی از ما وبلاگدارها با عبارت انگلیسی arabian gulf لینک بدیم به یک وبسایتی که در مورد خلیج فارس هست، هر کسی که تو گوگل عبارت arabian gulf رو جستوجو کنه اولین نتیجهای که میگیره اون صفحه مربوط به خلیج فارس خواهد بود که ما ساختهایم». و به همراه آن توضیح، صفحهای ساده درست کردم شبیه پیغام خطایی که مرورگر اینترنت معمولا هنگام عدم توان دسترسی به یک وبسایت نمایش میدهد؛ با این تفاوت که به جای پیغام معمولی، کلمات آن را به این صورت تغییر داده بودم: «خلیج موردنظر پیدا نشد، حتما منظورتان خلیج فارس است». به این ترتیب، در صورت موفقیت این حرکت، هر کس که در اینترنت برای عبارت خلیج عربی جستوجو میکرد، به پیغام غیرمنتظره بالا برمیخورد. بعد از نوشتن دستورالعمل کامل چگونگی عملی کردن چنین کاری در وبلاگ خودم، وبلاگها و وبسایتهای دیگر بهتدریج به حمایت از این طرح برخاستند و بهزودی خبر این طرح به طور گستردهای میان ایرانیان پخش شد. حتی جالب بود که خیلی از دوستانم که نمیدانستند این حرکت را من شروع کردهام، ایمیلهایی را که درباره آن گرفته بودند، برای من هم میفرستادند و از من میخواستند که در آن شرکت کنم. بالاخره پس از نزدیک ? هفته و با همیاری صدها نفر از صاحبان وبلاگها و وبسایتهای ایرانی، بمب گوگلی ما به اصطلاح «منفجر» شد و در رتبه اول گوگل و وبسایتهای جستوجوی دیگر قرار گرفت. خبر این بمب در رسانههای ایرانی و خارجی پخش شد. از آنجا که محتوای صفحهای که ساخته بودم جالب و نسبتا بامزه بود و در عین حال عصبانی یا خصمانه جلوه نمیکرد، بسیاری از خبرگزاریهای بزرگ، خبر بمب گوگلیمان را در اخبار روزانه و در قسمت «خبرهای نرم» خود منتشر کردند. این اولین باری بود که وبلاگنویسان ایرانی، با گرایشها و اعتقادات مختلف، همگی دست به دست هم دادند و نه تنها در دنیا خبرساز شدند بلکه توانستند عملا چیزی را تغییر دهند. چند هفته بعد از این ماجرا، با فشار خبری که حرکت ما و دیگر گروههای ایرانی روی نشنال جئوگرافیک ایجاد کرده بود، آنها عقبنشینی کردند و آن عبارت را اصلاح کردند و این پیروزی بزرگ به نام وبلاگنویسان ایرانی ثبت شد. ? نقاشی جمع می کنیم دومین حرکت گستردهای که بعد از بمب گوگلی خلیجفارس پایهریزی کردم، در مورد جریان فیلم ??? بود. این بار نیز مثل قضیه خلیج فارس اتفاقی افتاده بود که برای بسیاری از ایرانیان اهمیت زیادی داشت. با توجه به اینکه فیلم ??? در اصل از روی یک کتاب کامیک ساخته شده و من این کتاب را مدتها قبل از پخش فیلم خوانده بودم، میدانستم که تصویری که از ایرانیان در این داستان نشان داده میشود، کاملا خصمانه و یکسویه است. در همین مورد حدود ? ماه قبل از پخش فیلم، مطلبی در وبلاگم نوشته بودم. هنگام نمایش فیلم ???، همانطور که پیشبینی میشد میان ایرانیها خیلی جنجال شد و طومارهای اینترنتی زیادی در اعتراض به این فیلم تنظیم شد. روز قبل از نمایش عمومی فیلم، بعد از اینکه متن یکی از طومارهای اعتراضی را خواندم در تاثیرگذاری آن تردید کردم. به نظر من اعتراض مستقیم به فیلم هیچ نتیجه مثبتی را نمیتوانست در برداشته باشد، جز اینکه ایرانیان را در چشم سایر جهانیان، افرادی ناراضی و عصبانی جلوه دهد. عصر آن روز، وقتی که از سر کار برمیگشتم و در اتوبوس به این موضوع فکر میکردم، ناگهان ایدهای به ذهنم رسید: برگزاری نمایشگاه نقاشی اینترنتی با موضوع ایران باستان و استفاده از شهرت فیلم ??? برای نشان دادن نمایشگاه به جهانیان. در واقع، با این کار میشد چهرهای متمدن و آرام از ایران به دنیا نشان داد و در عین حال واقعیتهای تاریخی سرزمینمان را هم در قالب آثار هنری به بینندگان غربی آموزش داد. برای این پروژه باید ? کار انجام میشد؛ اعلام فراخوان هنری برای جمعآوری آثار و نقاشیهای مربوط به ایران باستان و استفاده از محبوبیت فیلم ??? میان تماشاگران غربی برای نشان دادن نقاشیهای جمعشده به آنان. برای این کار تصمیم گرفتم از تجربه بمبگوگلی قبلی استفاده کنم و از خوانندگان وبلاگم خواهش کنم که با استفاده از عبارت «فیلم ???» به صفحهای که برای نمایش نقاشیها درست کرده بودم، پیوند دهند تا رتبه آن را برای این عبارت در موتورهای جستوجو بالا ببرند. میدانستم که کار دشواری است و در ابتدا کمی تردید داشتم؛ از یک طرف نمیخواستم که تجربه موفق بمب گوگلی قبلی و اعتباری را که به خاطر آن به دست آورده بودم، با عدم استقبال یا شکست احتمالی لوث کنم و از بین ببرم و از طرف دیگر نمیخواستم که بیم شکست، من را از کاری که احساس میکردم درست است باز دارد. به هر حال، همان شب تصمیم گرفتم که این حرکت را شروع کنم و صفحه اولیهای را که قرار بود نقاشیها را در آن جمع کنم، ساختم و مطلبی طولانی همراه با توضیح راجع به نفس کار و دستورالعمل در وبلاگم نوشتم.
|
نظرات شما ()
|
|
|
|
فهرست |
|
|
|
|
107367
:مجموع بازدیدها |
38
:بازدید امروز |
37
:بازدید دیروز |
|
|
حضور و غیاب
|
یــــاهـو
|
|
درباره خودم
|
| | |